جزوه کامل زنبور داری
فهرست مطالب
v تاریخچۀ زنبور عسل در ایران و جهان
v کندو وانواع آن
v وسایل کار زنبور داری
v گونهها و نژاد های زنبور عسل
v چندین موضوع اصلی در مورد زنبور عسل
v زیست شناسی زنبور عسل
v منابع گردهای و عسل
v زندگی زنبور عسل در داخل کندو
v ملکه ، جفت گیری ، تولید مثل و استفاده از آن
v تولید و پرورش ملکه
v محصولهای زنبور عسل
v تبدیل کندوهای بومی به مدرن
v ادغام کندوهای ضعیف و نسبتاً قوی
v طبق دادن کندوها در بهار
v انتقال یا کوچ دادن و قوانین آن
v طرز گرفتن بچ مصنوعی
v تولید بچ مصنوعی
v طرز تشخیص ملکۀ جوان از ملکۀ پیر
v مدت زندگی زنبورها
v راههای جلوگیری از بچ دادن جمعیت
v غارت و راههای پیشگری از آن
v پیش بینی پاییزی برای قدرت جمعیت در بهار
v نرکشی و تغذیهها
v تنگ و زمستانی کردن کندوها
v شناسایی زنبورها
v قانون 40 روزی
v تعویض ملکه در بهار و پاییز
v قواعد جا به جا کردن کندوها
v چگونگی عملیات برداشت
v طرز کار با دستگاه اکستراکتو
v موم دار کردن شانهای خالی
v بیماریهای مهم و شایع و آفات زنبور عسل
تاریخچۀ زنبور عسل در ایران و جهان
حدود 40 میلیون سال قبل اثراتی از زنبورعسل به صورت سنگواره به دست آمده است، که اکنون در موزه شهر وایمار در آلمان نگهداری میشوند ولی آنچه که ثبت گردیده آن است که زنبورعسل خیلی پیش از انسان در روی زمین وجود داشته است. آنچه که در نوشتهها وجود دارد مبین این است که در دوره هخامنشیان نگهداری زنبورعسل در ایران بسیار رواج داشته و از عسل در این عصر به جای شکر استفاده میشده است. اما بیشتر زنبورداران تاریخ زنبورداری مدرن و صنعتی در ایران را سال 1335 میدانند.
کندو و انواع آن
کندو محلی است که زنبورها در آن تولد یافته، کار کرده، پرورش یافته و مواد غذایی لازمه را در آن انبار و ذخیره میکنند.
دو نوع کندو وجود دارد :
1) کندو با قابهای ثابت یا کندوی بومی یا محلی
2) کندو با قابهای متحرک یا کندوی مدرن یا صنعتی
قسمتهای مختلف یک کندوی مدرن عبارتند از :
1) یک جعبه چوبی از چهار تخته یا دیواره
2) یک کف و یک سقف
3) سقف با روپوش فلزی گالوانیزه
4) قابها یا شان (معمولاً 10 عدد)
5) یک سوراخ پرواز به ارتفاع 7 میلیمتر و طول 10 سانتیمتر در جلو زنبورها از آنجا رفت و آمد میکنند.
وسایل کار زنبورداری
1) کلاه زنبورداری
2) دستکش چرمی
3) دودی (وسیلهای برای دود دادن کندو و آرام کردن زنبورها)
4) اهرم (برای برداشتن سر کندوها و همچنین جدا کردن شانها از هم)
5) کاردک (برای تمیز کردن کف و جدار کندوها از موم و برش موم اضافی)
6) برس نرم (برای ریختن زنبورها از روی قاب به آرامی داخل کندو)
7) ظرف تغذیه
8) پنجره ملکه (آن رابین طبقه پایین و بالا قرار میدهند)
9) چنگال مخصوص عسل (برای کندن موم سر سلولهای پر از عسل شان به منظور آماده کردن آن برای اکستراکتور کردن)
10) اکستراکتور (وسیلهای برای بیرون آوردن عسل از شانها با استفاده از نیروی گریز از مرکز)
11) سیم گالوانیزه (برای سیمدوز کردن شانها)
12) تخته مومدوز
13) موم دوز
14) قفسۀ ملکه
گونهها و نژادهای زنبورعسل
به طور کلی زنبور عسل به چهار گونه و هر گونه به چندین نژاد تقسیم میگردد.
1) زنبور هندی 2) زنبور درشت 3) زنبور ریز 4) زنبورعسل (زنبور معمولی)
مهمترین نژادهای زنبور معمولی عبارتند از :
1) زنبور عسل اروپایی 2) زنبور سیاه 3) زنبور ایتالیایی 4) زنبور قفقازی 5) زنبور نژاد ایرانی
زنبور نژاد ایرانی بسیار نیشزن بوده و تمایل زیادی به بچهدادن دارد.
به طور کلی خصوصیاتی را که یک نژاد خوب باید داشته باشد عبارتند از :
1) آرام باشد و نیش نزند
2) پرمحصول باشد
3) بچه به اندازهی لازم بدهد (نه کم نه زیاد)
4) در برابر امراض مقاوم باشد
5) رشد سالانه را هر چه زودتر شروع کرده و زود به حداکثر برسد
چندین موضوع اصلی در زنبورداری
زمان خرید جمعیتها :
بهترین زمان خرید جمعیتها در شرایط ایران دی و بهمن است ، در پاییز همهی جمعیتها یک قدرت دروغی را نشان میدهند چون هنوز زنبورهای بهاری و تابستانی که به زودی باید در داخل جمعیت زندهاند ولی تا دی ماه از بین رفته و آنچه باقیمانده تنها زنبورهای زمستانیاند و قدرت حقیقی جمعیت را نشان میدهند.
وجود ملکه
هنگام خرید جمعیتها یا کلنیها علاوه بر قوی بودن جمعیت حتماً توجه کنیم که ملکه داشته باشد، جمعیت ملکه آن هم در دی و بهمن ماه فاقد هر نوع ارزشی است چون جمعیت در این موقع سال نمیتواند ملکه تولید کند و خود را نجات دهد، آرام نشستن زنبورهای روی شانها میتواند دلیل بر وجود ملکه باشد، حمله ونیش زدنشان بی ملکه بودن شان را نشان میدهد.
تعویض ملکه
بهتر است همهساله در اسفند یا در فروردین ماه انجام پذیرد یک سال در میان بایستی ملکهها را هر قدر خوب باشند عوض کرد چون ملکه در دو سال نخست زندگیش تخم زیادی میگذارد از سال سوم ضعیف و پیر شده وتخم گذاریش به شدت کم میشود .
تغذیهی بچه زنبور
بچه زنبور طبیعی پس از آنکه گرفته و در کندویی جای گرفت نباید در سه روز اول تغذیه گردد در صورت تغذیه چه بسا فرار کند زیرا زنبورها قبل از بچه دادن به شانهای عسل داخل کندو هجوم برده و عسل دانشان را پر میکنند این مقدار عسل برای سه روز کافی ست از روز چهارم بایستی شربت یا تغذیه 1 ( شکر) 1 (آب ) به مدت یک هفته تغذیه کند. بچ اگر مصنوعاً گرفته شود از همان روز اول میتواند تغذیه کند.
موجوداتی که در داخل کندو زندگی میکنند :
در اواخر بهار و اوایل تابستان داخل هر کندویی نسبتاً قوی معمولاً 30000 تا 70000 زنبور کارگر و500 تا 3000 و یا بیشتر زنبور نر و تنها یک ملکه با هم زندگی میکنند . ملکه مادر و تخم گذار کندو است، در پاییز و زمستان در کندو معمولاً از زنبور نر خبری نیست چون گارگرها آنها را در اواسط تابستان بیرون میرانند. در زمستان زنبورهای هر کندو کمتر از 10000 است.
طرزتخم گذاری
ملکه معمولاًً در هر سلول یک تخم میگذارد. هرگاه ضمن بازدید به تعداد زیادی ازسلولها برخوردید که داخل هر یک بیش از یک تخم بود. نشانهای است که ملکه این جمعیت مدتها است از بین رفته است و این تخمها را زنبورهای کارگر گذاشته است این تخمها همگی تبدیل به زنبور نر میشوند. به این جمعیت نرریز می گویند. و از نظر زنبورداری بیارزش بوده و به علاوه به زودی همه از بین میروند.
مقدار غذا یا تغذیه
به طور کلی در زنبورداری دو نوع شربت یا تغذیه داریم : 1- تغذیه بهاره 2- تغذیه پاییزه
معمولاً شربت یا تغذیه بهار 1 به 1 است یعنی 1 کیلوشکر 1 کیلو آب و تغذیه پاییزه 3 به 2 میباشد. لازم است بدانید که بعد از برداشت آخرین محصول عسل در مرداد یا شهریور مقدار عسلی را که یک جمعیت نسبتاً قوی (درزمستان 8 قابه باشد) تا بهار ذخیره داشته باشد مصرف میکند به شرح زیراست :
مـهـر 500 گرم - آبـان 500 گرم – آذر 500 گرم - دی 500 گرم - بـهمن 1000 گرم - اسـفند2000گرم (به علت شروع تخم گذاری) - فـروردین 4000 - 5000 گرم
وجود پستانک یا شاخون (به حجره یا سلول ملکه شاخون میگویند)
وجود پستانک یا شاخون به شرط اینکه داخلشان تخم یالارو و ژله شاهانه باشد نشانه آن است که جمعیت تصمیم به بچه دادن را دارد. خراب کردن شاخون جمعیت را از بچه دادن منصرف نمیکند و بعد از مدتی دوباره شاخون را میسازند، بهترین راه در این مواقع این است که از چنین جمعیتی یک بچه مصنوعی گرفته شود. اگر شاخون در کناههای شان ساخته شود نشانه این است که جمعیت تصمیم به بچهدادن را دارد و اگر در وسط شان درست شوند معنایش این است که جمعیت تنها خیال تعویض ملکه را دارند.
زیست شناسی زنبور عسل
ازدیاد : ملکه تخمگذاری را از اواخر بهمنماه و اوایل اسفند شروع و هر روز که بگذرد به تعداد فعالیتش نسبت به روز قبل افزوده و تعداد بیشتری تخم میگذارد این کار تا اواخر خرداد ادامه دارد که در نتیجه آن تعداد زنبورها زیادتر شده و جمعیت قوی میشود، با زیاد شدن جمعیت ملکه مجبور به بچه دادن به طور معمول در ایران ماههای اردیبهشت و خرداد میباشد.
تولید ملکه در جمعیت
زنبورها پس از اینکه حس کردند مجبور به بچه دادن هستند فوراً طرز تغذیه و محور سلولهای چند عدد از لانههای کارگران جوان را عوض میکنند. همۀ لاروها پس از خروج از تخم تا سومین روز زندگی منحصراً با ژله رویال تغذیه شده و از روز چهارم به غذای لاروهایی که باید تبدیل به زنبور کارگر شوند مقداری گرده گل نیز اضافه میگردد ولی لاروهایی که باید تبدیل به ملکه گردند تا آخرین روز رشدشان و تا ابد منحصراً با ژله رویال تغذیه میشوند و همچنین محور سلول ملکه را که مثل سلولهای همۀ کارگران موازی با سطح زمین بوده عوض و عمود بر سطح زمین مینماید با تغییر محور و طرز تغذیۀ این عده از لاروهای خیلی جوان کارگران (حداکثر سه روز) تبدیل به ملکه میشوند و بدین وسیله موضوع کمبود ملکه نیز به راحتی حل میشود.
پیش بچه
به محض تولید اولین شاخونها ملکه آنها را حس نموده و از شدت تخمگذاریش میکاهد و پس از چند روز آن را قطع میکند قبل از تولد اولین ملکه، در یک روز آفتابی نزدیکیهای ظهر ملکه به سمت سوراخ با پرواز میرود همراه او تقریباً نیمی از جمعیت کندو به سوی قابهای عسل حملهور شده و عسلدانشان را پر میکنند آنگاه به سمت سوراخ پرواز رفته و منتظر مینمانند تا ملکه تا پرواز را شروع کند آنگاه زنبورها همراه ملکه کندو را برای همیشه ترک میکند و همگی همراه با ملکه روی شاخهای یا جایی نشسته و میگوییم کندو بچ داده است که به این بچ اول پیش بچه میگوییم.
پس بچه
معمولاً دو روز یا مدتی بعد از خروج پیشبچه، ملکه کامل و با کرهایی از شاخون یا سلول خود خارج شده و با عدهای دیگر از جمعیت کندو را ترک میکنند که به این بچه، پس بچه میگویند وممکن است که کندو چند پسبچه بدهد ولی همیشه یک پیش بچه میدهد. فرق پیشبچه و پسبچه در این است که ملکه پیشبچه یک ملکه جفتگیری کرده است اما ملکه پس بچه یک ملکه باکره میباشد لازم به ذکر است که حتماً بایستی ملکه پیش بچه را عوض کنیم . بهتر است بدانید که در سلولهای کارگران و زنبورهای نر عسل و گرده گل هم ذخیره میشود ولی در شاخون چیزی ذخیره نمیشود و در سلولهای کارگران و زنبوران نر، ملکه بارها تخمگذاری میکند ولی در شاخون یا سلول ملکه فقط یک بار تخم میگذارد و پس از تولد ملکه برای همیشه بدون اشاره میماند.
تخم گذاری ملکه
در فصل بهار معمولاً اواسط خرداد ملکه در حداکثر فعالیت تخمگذاری میباشد به طوری که تعداد تخمهایی که در 24 ساعت میگذارد به 1800 تا 2000 عدد میرسد. مدت لازم برای تخمی که ملکه گذاشته تا روزی که به صورت یک زنبور کامل از سلولش بیرون بیاید برای ملکه 16 روز، برای زنبور کارگر 21 روز و برای زنبور نر 24 روز میباشد. بهتر است بدانید کارگر جوان برای تولید 1 کیلو موم بایستی تقریباً 12 کیلو عسل بخورد.
منابع گردهای و عسل
گردهگل در زندگی زنبور عسل و نوزادانش اهمیت حیاتی دارد. گردهگل تمام مواد غذایی زنبور عسل مثل پروتئین، چربی، مواد معدنی و همچنین انواع ویتامینها را دارا میباشد. گردهگل عمر زنبورها را زیادتر کرده و باعث رشد غدد شیری و غدد مومساز میشود و همچنین مهمترین فعالیتهای زنبورعسل مانند تولید و ترشح ژله رویال و پرستاری و تغذیه لاروها و ملکه و ترشح موم و خانهسازی و تنظیم مدت عمر زنبورهای بهاری و زمستانی و بالاخره تولید مثل و تداوم نسلهایشان به طور مستقیم و غیرمستقیم به وجود مصرف گرده گل بستگی دارد. مقدار مصرف گردهگل یک جمعیت در سال حدود 20 تا 50 کیلوگرم میباشد. منابع درختانی که گردهگل آن خیلی خوب میباشد عبارتند از : بیدمشک، درختان میوه، شبدرقرمز و سفید و ... . بدون گردهگل زنبور قادر به زندگی و رشد نمیباشد.
شهد
زنبورهای کارگر شهد را از گلگیاهان میگیرند. تعداد تخمهایی که ملکه میگذارد با مقدار شهد و گرده آورده شده به کندو توسط زنبوران کارگر رابطه مستقیم دارد. دلیل مهاجرت دادن کندوها از جایی به جای دیگر به دلیل وجود گلها در آن نقطه و طبیعتاً میزان شهد منطقه دارد. بعضی از گلها شهد بیشتری دارند ازجمله: افرا، بیدمشک، شبدر سفید، مرکبات، گیلاس و تا حدودی یونجه و ... .
زندگی زنبور عسل
زندگی زنبور عسل در داخل کندو شامل دو دوره است : الف) دوره اول از تخم تا زنبور کامل
ب) دوره دوم از زنبور کامل تا زنبور قادر به پرواز
الف) دوره اول شامل سه مرحله است
1) مرحله تخم : در هر سه نوع زنبور (ملکه،کارگر، نر) سه روز اول زندگی را شامل میشود.
2) مرحله لارو سرباز : مدت لازم برای دوره لارو سرباز برای هر سه نوع زنبور مساوی و شش روز است.
3) مرحله لارو سربسته : برای ملکه 7 روز، برای زنبورکارگر 12 روز و برای زنبور نر 15 روز میباشد.
ب) از زنبور کامل تا زنبور قادر به پرواز
ملکه 4 روز پس از تولد به سن بلوغ رسیده و از روز پنجم قادر به پرواز و جفتگیری است. مهمترین وظیفه زنبور نر جفتگیری به ملکه است. زنبور نر 12 روز پس از تولد به سن بلوغ رسیده و قادر به پرواز و جفت گیری خواهد بود. زنبورهای کارگر تا 21 روز پس از تولد قادر به پرواز نیستند.
کار زنبوران کارگر
دو روز اول زندگیشان تمیز کردن بدن خود و سلولهایشان و همچنین ترشح ژل شاهانه، از روز سوم به بعد تغذیه لاروهایی که سن آنها از سه روز بیشتر است، از رو 5 تا 12 بعد از تولد تغذیه ملکه و لاروهای جوان کمتر از سه روز را به عهده میگیرند. از روز 13 تا 18 بعد از تولد کارشان ترشح موم و مومسازی میباشد و از روز 19 تا 21 دفاع از کندو و گارد بودن را انجام میدند.
زندگی زنبور در خارج از کندو
بهتر است بدانید عامل پخش بیماریها در زنبورستان؛ زنبورهای نر هستند، چون آزادانه به هر کندو که بخواهند وارد میشوند، زنبورهای کارگر از روز 21 به بعد کارهای داخل کندو را خاتمه داده و مشغول آوردن با از خارج به کندو میشوند و به 4 دسته تقسیم میشوند :
1) زنبورهایی که بره موم یا صمغ جمعآوری میکنند. زنبورها از بره موم برای مسدود کردن سوراخها و درزهای جدار کندو و کوچکتر کردن سوراخ پرواز استفاده میکنند.
2) زنبورهایی که آب مورد نیاز جمعیت را از خارج به داخل کندو حمل میکنند. لازم است بدانید دمای داخل کندو بایستی 35 درجه باشد، چون لاروها فقط در حرارت 35 درجه قادر به رشد و زندگی هستند پس اگر دما بالاتر رفت بایستی با آوردن آب دما را متعادل کرد.
3) زنبورهایی که گرده گل به داخل کندو میآوردن .
4) زنبورهایی که روی گلها نشسته و شهد برای جمعیت میآورند و تعدادشان بیشتر از سایر دستهها است.
ملکه ، جفتگیری ، تولید مثل و استفاده از آن
ملکه باکره وقتی که تقریبا 5 - 3 روزه است، قبل از پروازهای مخصوص جفتگیری پروازهای اکتشافی در اطراف کندو مینماید. جفتگیری معمولا در گرمترین اوقات روز صورت میگیرد. ملکه در یک روز آفتابی کندو را ترک کرده و همراه تعداد زیادی زنبور نر و کارگر پرواز میکند و در حین پرواز با چندین زنبور نر یکی پس از دیگری جفتگیری میکند، لازم است بدانید ملکه هیچ وقت داخل کندو جفتگیری نمیکند، امکان دارد که ملکه یک یا دو بار دیگر در روزهای بعد جفتگیری کند به این ترتیب ملکه کیسه ذخیره اسپرم خود را پر میکند. لازم است بدانید که فقط زنبورهای نر کندو نیستند که با ملکه جفتگیری میکنند، بلکه زنبورهای نر تمام زنبورستان میتوانند با ملکه جفتگیری کنند. جفتگیری ملکه معمولاً در ارتفاع تقریباً 20 متری و حداکثر 800 متر از کندو دور از کندو صورت میگیرد. معمولاً 2 تا 3 روز پس از جفتگیری ملکه اولین تخمها را میگذارد و دیگر در طول عمرش جفتگیری نمیکند.
چگونگی تولید ملکه، کارگر و زنبور نر
کارگرها و ملکه هر دو مادهاند اما کارگرها مادۀ عقیماند. تبدیل شدن تخم بارور به ملکه یا کارگر، به شرایط زیر مربوط است :
1) نوع تغذیه لاروی که داخل سلول قرار دارد (تمام لاروها سه روز اول ژلرویال مصرف میکنند، اگر از روز 4 به بعد ژلرویال مصرف کند ملکه میشود، واگر گرده مصرف کند زنبورکارگر میشود).
2) محور سلولی که لارو داخل آن قرار دارد (محور سلولهای کارگران و نرها موازی و محور سلولهای ملکه عمود بر سطح زمین میباشد).
3) بزرگی سلولهای آنها (سلول ملکه یا شاخون از سلول زنبور نر یا کارگر بزرگتر و به شکل بادامزمینی و زنگولهای میباشد).
در سه مورد زنبور ملکه و زنبور نر تولید میشود
1) زمانی که هنگام عبور تخم از تخمبر، ملکه به کیسه اسپرم فشار وارد نکرده و درنتیجه تخم بدون بارور شدن از بدنش خارج میگردد.
2) ملکه جفتگیری نکرده باشد میدانیم تخم بارور نشده تبدیل به زنبور نر میشود.
3) پس از مدتی از تخمگذاری اسپرم موجود در کیسۀ اسپرم تمام شده باشد درنتیجه تخمها بارور نبوده و فقط به زنبور نر تبدیل میشوند.
طرز طبیعی قرار گرفتن لاروها، گردهگل و عسل در یک شان
معمولاَ تخمریزی یا لاروها در مرکز شان و گرده دور آن و عسل در خارجیترین محیط شان ذخیره میشود.
تولید و پرورش ملکه
میدانیم که یک ملکه حداکثر 5 سال عمر میکند، اما عمر مفید ملکه 2 سال میباشد چون سال اول 50 درصد و در سال دوم 30 درصد و 20 درصد مانده تخمها در سالهای سوم، چهارم و پنجم فعالیت گذاشته میشوند.
تولید ملکه باید از جمعیتهایی صورت گیرد که دارای صفات زیر باشد
1 - پرمحصول باشد 2- آرام باشند یعنی تمایل زیاد به نیش زدن نداشته باشند 3- ملکههایشان زیاد عمر کند
4- مصرف عسل زمستانی آنها کم باشد 5- میل به بچه دادن زیاد از خود نداشته باشند
تولید ملکه به دو صورت انجام میگیرد : 1- طبیعی 2- مصنوعی
تولید ملکه به صورت طبیعی از سه راه انجام میپذیرد : 1- تولید ملکه از جمعیتهای آماده بچدادن 2- تولید ملکه از راه گرفتن بچ مصنوعی 3- تولید ملکه به وسیلۀ جمعیتی که تصمیم به تعویض ملکهاش را دارد
محصولهای زنبور عسل
زنبور عسل دو نوع محصول تولید میکند یکی محولات داخل کندو شامل موم، زهر، ژلرویال. و محصولات خارج کندو که زنبور به جستجوی آن به خارج از کندو پرواز کرده و پس از پیدا کردن با خود به کندو میآورد که شامل : عسل، عسلک، گرده گل، برهموم میباشد.
عسل
عسل را زنبور از شهد گیاهان مختلف با غلیظ کردنشان و تبدیل به قندهای آن درست میکند، PH عسل 3.2 تا 5.4 میباشد. پس عسل یک ترکیب اسیدی است و نبایستی آن را در ظروف فلزی قرار داد، چون به تدریج فلز را میخورد، قندها 80 تا 82 درصد عسل را تشکیل میدهند. مقدار رطوبت تقریباً 13 تا 25 درصد میباشد که مناسب ترین رطوبت حدود 15 میباشد.
عسلک
عسلک از شهد گلها جمعآوری نمیشود، بلکه از شیرههای شیرین که بعضی از اوقات روی برگ درختان دیده میشود و حالت چسبندگی به برگها را میدهند، جمع میکنند. زنبورها عسلک را معمولاً در ساعات اول صبح جمع میکنند.
انواع عسل
عسل را بر چند اساس طبقه بندی میکنند : 1- بر اساس آشنایی با منبع یا گیاهی که زنبور شهد را روی آن جمعآوری میکند مثل عسل گل 2- با در نظر گرفتن اینکه عسل از روی یک یا چند گل جمع شدهاند مثل عسل یک گل یا عسل مخلوط 3- متناسب با زمان تولید : مثل عسل بهاره، عسل تابستانی 4- تناسب با وضع و حالتی که به بازار عرضه میشود مثل عسل شان یا عسل تصفیه شده و ... .
بره موم
صمغ درختان است که زنبور برای مسدود کردن سوراخ و درزهای کندو و تنگ کردن دریچه پرواز استفاده میکند.
محصولات داخل کندو
زهر زنبور عسل 2- ژل رویال یا ژل شاهانه : مادهای است که به وسیله یک جفت غدد مغزی کارگران در سنین اول زندگی ترشح شده و فعالیتهای ملکه به وجود آن بستگی دارد و غذای تمام لاروها در سه روز اول زندگی و غذای ملکه در تمام عمرش میباشد.
موم
مادهای است که به وسیله سه جفت از غدد زیر شکمی زنبورهای کارگر در سنین 13 تا 18 روزی پس از تولد ترشح میگردد. برای لانه سازی و هم جای ذخیره عسل و بستن درزهای بزرگ کندو و ... بهکار میرود. زنبور عسل برای درست کردن 1 کیلو موم 12 کیلو عسل مصرف میکند.
تبدیل کندوی بومی به مدرن
مقصود از تبدیل کندو بیرون آوردن جمعیت زنبور عسل از کندوی قدیمی که دارای قابهای ثابت و چسپنده به ته کندوی سبدی و ... وریختن همه جمعیت آن به داخل کندوی مدرن و جعبهای با قابهای متحرک میباشد چند روش وجود دارد، یکی از این روشها بدین صورت است : اگر امکان داشته باشد کندوی بومی را در داخل کندوی جدید قرار میدهیم البته چند روز قبل از تبدیل ، اما قبل از تبدیل باید کندوی بومی را برداشته و کندوی جدید را در جای آن قرار داد . برای بیرون آوردن شانها از کندوی بومی باید کندوی سنتی را محکم با دست گرفت و توسط چکش با دقت آنرا شکست و به وسیلۀ یک چاقوی بزرگ شانها را از بدنه کندو جدا میسازیم .به وسیلۀ برس زنبورها را از روی شانها به داخل کندوی جدید ریخته تا عمل سیمپیچی سریعتر انجام گرفته و زنبورها نیز کشته نشود. شانهای کندوی بومی در قابهای جدید به وسیلۀ سیم به طور زیکزاک به نوعی میبندیم که پس از بستن نیفتد و آن را داخل کندوی جدید قرار میدهیم . بعد از قرار دادن تمام شانها در داخل کندوی جدید زنبورهایی را که در جلو کندوی سنتی جمع شده اند به درون کندوی جدید میتکانیم . به یاد داشته باشید شانهایی را که دارای شیره و تخم لارو میباشد باید در وسط کندو گذاشته شوند چون اگر در بین آنها قابهای موم کشی شده گذاشته شود زنبورهای پرستار از لارو و تخم مواظبت نخواهند کرد . باید تمام تکههای شکسته شده و احیاناً عسل ریخته شده را از اطراف کندو جمع آوری کرده و به محل دیگری بیرون از زنبورستان برده تا از غارت بعدی جلوگیری شود . در خاتم کار سر کندو را بسته و دریچه پرواز را کاملاً باز میگذارند تا زنبورهایی که جلوی کندو اجتماع نمودهاند به داخل آن بروند . سپس دریچه را به اندازه مناسب تنظیم میکنند تا کندو مورد غارت قرار نگیرد.
ادغام دو کندوی ضعیف و تولید یک کندوی قوی
معمولاً یکی از این کندوها که جمعیت آن نسبتاً قوی میباشد را انتخاب و روی قابهای آن پنجره ملکه و اگر نبود یک صفحه روزنامه قرار داده به طوری که هیچ منفذی برای زنبورها نباشد، آنگاه یک طبق روی آن گذاشته و داخا ان تنها یک ظرف آویزان پر از شربت قرار میدهیم بعد با یک وسیله سوراخهای کوچکی در داخل روزنامه ایجاد میکنیم، سوراخها باید به اندازهای باشند که زنبورها نتوانند از آنها عبور کنند، ولی بوی ملکه از آنها بالا میآید و به بوی ملکه عادت میکنند. همۀ زنبورهای جمعیت ضعیف بدون ملکه را در داخل طبق میتکانند و سقفش هم میگذارند پس از آن تکلیف شانهای ضعیف را بایستی معلوم کرد. اگر جمعیت ضعیف بیمار نبوده و شانها مقداری لارو داشته باشند آنها را میتوان در کندوهای سایر جمعیتها آویزان نمود. زنبورهای طبقه بالا پس از تغذیه بایستی جایی برای خالی کردن و ذخیره کردن آن پیدا کنند پس به ناچار به سمت سوراخهای روزنامه رفته و آنها را جویده و عبور و به طبق پایین برای جادادن و ذخیره کردن عسل در داخل شانهایشان بروند. زنبورهای پایین پس از کنترل زنبورهای وارد شده و وقتی که فهمیدند برای غارت نیامدند به آنها اجازه ورود میدهند و آنها را قبول میکنند. در ادغام دو کندوی ضعیف همیشه کندوی ضعیف را به کندوی قوی انتقال میدهند به این صورت دو کندوی ضعیف را ادغام میکنند.
طبق دادن کندوها
معمولاً در اوایل بهار و در بعضی جاها کندوهایی که زنبورهایشان تمام ده قاب موجود در کندو را پر میکنند به طوری که کمبود شدید جا برای آن همه زنبور به چشم میخورد این همان زمانی است که باید به جمعیت یک طبق دوم داد تا زنبورها فضای بیشتر و امکانات زیادتری برای زندگی در اختیار داشته و به فکر بچ دادن نیفتند، برای این کار سه شان پوشیده از لاروهای سربسته همراه همۀ زنبورهایی که روی شان نشستهاند از طبقه پایین به طبقه بالا انتقال داده و در طبقه پایین همۀ شانها را به یک سمت فشار میدهند، به طوری که شانهای بالا و پایین روی همدیگر قرار گیرند تا گرمایی را که زنبورهای طبقه پایین تولید مینمایند به لاروها و زنبورهای طبقه بالا هم برسد. بعد فضای سه شان خالی پایین را سه شان (بهتر است شانهایی باشد که از پاییز اندکی عسل در آنها باقی مانده) پر میکنیم. سعی شود یکی در وسط و دومی دوشان بعد و سومی هم یکی به آخر قرار داده شوند.
انتقال یا کوچدادن و قوانین آن
دلیل کوچ دادن ، استعمال عسل بیشتر و بردن جمعیتها به جایی که گل و شهد خوب و همچنین از لحاظ آب و هوایی مناسب باشد. قبل از کوچدادن بایستی قوانینی را رعایت و اقداماتی را انجام داد.
1) تمام کندوها بایستی 10 قاب داشته باشند تا در حین جابهجایی تکان نخورده و روی نلغزند، چون موجب صدمه خوردن به شانها و احیاناً تخم لاروها و عسل یا ذخیره موجود در کندو میشود.
2) فاصله انتقال حداقل بایستی 10 کیلومتر باشد تا زنبورها به زنبورستان یا مکان قبلی باز نگردند.
3) بهتری زمان برای انتقال پس از تاریکی هوا در شب میباشد که تمام زنبورها به داخل کندو بازگشتهاند.
4) قبل از انتقال سوراخ پرواز را بسته و خوب کندو را محکم میکنند، بهتر است بدانید زنبور از سروصدا و تکان خوردن متنفر است. سعی شود کندوها به آرامی جابهجا شوند و یک ساعت پس از رسیدن بایستی سوراخ را باز کرد.
5) پس از 5 روز کندوها را بازدید کرده و دقت شود که ملکهشان را از دست ندادن باشند. در هنگام انتقال و سوار در ماشین بایستی کندوها را طوری قرار دهیم که شانهای داخل آن کمترین حرکت را داشته باشند. یعنی شانها را در عرض قرار میدهیم .
طرز گرفتن بچ طبیعی
برای گرفتن بچ، یک کندوی سالم و بدون قاب و شان را زیر شاخهای که بچ آویزان شده میگیرند، کندو را طوری میدهند که همۀ زنبورها داخل آن قرار گیرند آنگاه با دست یک ضربه محکم به شاخه وارد میکنند تا همۀ زنبورها به داخل آن بریزند، لازم نیست به دنبال ملکه گشت بلکه بهتر است به سرعت هرچه تمامتر سر کندو را گذاشته و حدود یک ساعت زیر درخت قرار داد تا تمام زنبورهای متفرقه به داخل کندو بروند پس از یک ساعت اگر ملکه داخل کندو باشد همۀ زنبورها در داخل کندو جمع خواهند شد، و اگر در خارج باشد زنبورها کندو را ترک کرده و اطراف ملکه جمع شده و دوباره پوره میدهند. موضوع خیلی مهم آن است که پس از گرفتن بچ طبیعی در سه روز اول به هیچ وجه نبادی به آن تغذیه داد چون زنبورهای هر بچ به هنگام بچ دادن و قبل از خروج از کندو تمام عسلدانشان را با عسل پر میکنند و برای سه روز آنها کافی است و در چنین وضعیتی زنبورها از عسل نفرت دارند و اگر در کندوی تازهیشان عسل گذاشته شود اغلب آن را ترک میکنند در آخر روز سوم میتوان کمی عسل را با آب ولرم به نسبت یک کیلو عسل و یک لیتر آب مخلوط نموده و در اختیارشان قرار داد.
تولید بچ مصنوعی
برای گرفتن بچ مصنوعی چندین روش وجود دارد. ما در اینجا به روش گرفتن بچ مصنوعی اشاره میکنیم.
روش اول : ملکه و چهارشان یک جمعیت قوی را با زنبورهای روی آن به یک کندوی خالی تازهای انتقال میدهند. روی قابها نباید پستانکی یا شاخونی وجود داشته باشد اگر بود آن را خراب و لارو پستانکها را بیرون آورده و دور ریخت. زنبورهای سه قاب دیگر از همان جمعیت قوی را نیز داخل کندوی تازه تکان داده و قابهای بدون زنبور را به کندوی خودشان برگردانده. این بچ را که به طور مصنوعی تولید گردیده حتماً باید با شربتی از یک لیتر آب ولرم و یک کیلو شکر و یا یک کیلو عسل درست میشود یک هفته تغذیه کرد. درون کندوی قدیمی سه یا چهار پستانک باقی میگذارند، هرچه پستانکها بزرگتر باشند بهتر باقی میمانند، و بقیه را خراب و حتماً لاروهایشان را دور ریخت. بقیه کار را خود زنبورها بهتر میدانند و خوب هم انجام میدهند، تنها بایستی مواظب گرما و ذخیره کندوها بود. این راه تنها برای جمعیتهایی پیشنهاد میگردد که خود تصمیم به بچدادن گرفته و روی شانهای آن کندو، تعدادی سلول ملکه یا پستانک سرباز و یا سربسته وجود داشته باشد.
روش دوم : برخلاف روش اول ملکه را در کندوی قدیمی باقی گذاشته و چهارشان با زنبورهایش و همۀ سلولهای ملکه به کندوی تازه منتقل میگردد. زنبورهای سه شان از همان جمعیت را داخل کندوی تازه تکانیده و شانها را به کندوی قدیمی برمیگردانند. داخل کندوی تازه 3 تا 4 عدد از بزرگترین پستانکها را باقی گذاشته و بقیه را خراب میکنند و ادامه کار مثل روش قبلی است.
طرز تشخیص ملکه جوان از ملکه پیر
یک ملکه جوان در سلولهای قسمت مرکزی شان بدون فاصله و تنها یک تخم میگذارد و آرام و با متانت راه میرود در غیر این صورت ناقص یا پیر میباشد.
مدت زندگی زنبورها
مدت زندگی زنبورهای کارگری که در فصل بهار متولد میشوند به علت کار زیاد خیلی کوتاه و پس از شروع پرواز حدود 40 روز میباشد (برخی معتقدند 28 روز یا 4 تا 5 هفته) و زنبورهایی که در نیمه دوم مردادماه متولد میشوند حدود 6 الی 8 ماه زندگی میکنند. زنبورهای نر درحال عادی از اوایل اردیبهشت به بعد متولد میشوند و معمولا ً5/2 تا 3 ماه زنده میمانند. ملکه تقریباً تا 5 سال زنده میماند، اما قدرت فعالیت آن در سالهای اول و دوم خوب است .
دلایل بچه دهی
همانطور که قبلاً ذکر شد بچه دهی صفتی ژنتیکی است . نژاد کارینولی ، نژادهای آفریقایی و نژاد ایرانی تمایل زیادی به بچه دهی دارند. در مقابل نژادهای اروپایی، قفقازی و ایتالیایی تمایلی ضعیف به بچه دهی دارند . علاوه بر ژن عوامل محیطی محرک دیگری نیز در بچه دهی موثراند که از جمله میتوان به موارد زیر اشاره نمود :
1) تراکم زیاد زنبوران در کندویی که جمعیت بالایی دارند .
2) عدم جای کافی برای ذخیره عسل و پرورش نسل
3) ممکن است ملکه پیر شده باشد
4) ممکن است کندو غیر استاندارد باشد
5) افزایش دمای کندو
6) وجود نسل فراوان در کندو
7) وجود قابهای کهنه که حجرات آن در اثر کثرت استعمال تنگ شده است
8) عدم رضایت از عملکرد ملکه
9) افزایش تعداد بیش از حد زنبوران نر
10) عدم رعایت فاصله مناسب بین قابها (تهویه مشکل و فعالیت در تنگنا)
11) همخونی و....
راه های کنترل بچه دهی
عمل بچه دهی در طبیعت زنبوران عسل قرار داده شده تا در مواقعی که با برخی از مشکلات مواجه شد با اقدام به این کار مشکل خود را رفع کند. برای کنترل بچه دهی باید طوری عمل کرد تا حتی الامکان زنبوران با این مشکلات مواجه نشوند :
1) بیشترین عامل بچه دهی ملکههای پیر میباشند . به علت اینکه زنبوران به ضعف ملکه در توالد نسل پی بردهاند با بچه دهی مقدمات اخراج ملکه را فراهم میسازند. با دوره تعویض مناسب ملکه میتوان تا حدودی بچه دهی را کنترل نمود.
2) علاوه بر اینکه ملکه باید جوان باشد، جای کافی برای تخم گذاری ملکه نیز باید فراهم گردد. در صورت کمبود جا برای پرورش نسل میتوان با اضافه نمودن طبقه یا برداشت قاب نوزاد و جایگزینی آن با قاب خالی فضای کافی را برای تخمگذاری و توالد نسل در اختیار ملکه جوان قرار داد.
3) باید کندو را در محلی قرار داد که زنبورها در تابستان از آسیب گرما محفوظ باشند.
4) در ساخت کندو و قابها استانداردهای رایج را رعایت نمود. فاصله قابها را طبق استاندارد تنظیم نمود و شانهای سیاه را از کندو حذف نمود.
5) در برخی موارد با حبس کردن ملکه ، طی توقف چند روزه تخمگذاری ، تعدیل جمعیت صورت می پذیرد و جای کافی برای پرورش نسل های بعدی بوجود میآید . در برخی موارد بالهای ملکه قیچی میشود تا اینکه ملکه نتواند پرواز نماید و بچه را همراهی نماید و برخی موارد هم حصارهایی جلوی درب ورودی کندو مستقر میگردد تا اینکه ملکه نتواند از کندو خارج شود . خراب کردن سلولهای پرورش ملکه نیز بچه دهی را به تعویق میاندازد. (موارد مذکور در مواقع اضطراری توصیه میگردد و راه حل های مناسبی برای کنترل بچه دهی نمیباشند)
6) با توجه به اصل (افزایش جمعیت زنبوران آری ، تقسیم جمعیت نه) روشی متداول و مفید در پیشگیری از بچه دهی عبارت است از : اضافه کردن یک طبقه به کندو و انتقال تمام قابها به طبق بالا به جز قابی که حاوی ملکه است. قرار دادن شبکه جدا کننده ملکه بین دو طبقه. قرار دادن قابهای خالی در طبقه پایین برای تخمریزی ملکه . در این روش پس از مدتی نسل طبقه بالا به زنبوران بالغ تبدیل شده و قابهای طبقه پایین دارای نسل میگردند و جمعیت به حد مطلوب افزایش مییابد و جای کافی برای ذخیره عسل نیز به وجود میآید .
7) پس از استقرار بچه کندو ، تعویض ملکه پیر از جمله اموری است که باید در صدر کارهای مربوط به آن کلنی انجام پذیرد .
غارت و راههای پیشگیری از آن
غارت در همۀ ماههای سال وجود دارد اما در ماههایی که در طبیعت شهد کافی نیست (اواخر مرداد، شهریور و مهر) و در نقاطی که مشکل شهد دارد شدت میگیرد. در بعضی از نژادها غارت بیشتر رخ میدهد، زنبورهای بیکار و سرگردان مرتب چه داخل زنبورستان خود و چه زنبورستانهای اطراف به دنبال شهد و عسل میگردند به محض پیدا کردن امکان (مثل کندوی ضعیف یا عسل زیاد) تمام زنبورهایشان را خبر کرده و دسته جمعی به حمله برای، غارت جمعیت ضعیف میپردازند و تا آخرین قطره عسل آن را برمیدارند به طوری که اگر زنبوردار به کمک جمعت ضعیف نرسد، جمعیت ضعیف از دست رفته و از گرسنگی میمیرد. در جریان غارت تعداد زیادی از زنبورهای دو طرف از بین میروند.
راه مبارزه با غارت
1) از باز کردن سر کندوها حتیالامکان اجتناب نموده به خصوص در فصل شهد آوری.
2) تغذیه را فقط عصرها و قبل از غروب آفتاب به آنها داد.
3) سوراخ پرواز را باید خیلی کوچک کرد بهطوری که ازآن بیش سه زنبور در آنواحد نتوانند عبور کنند.
4) از ریختن عسل یا شانهای شکسته در نزدیکی کندوها پرهیز کرد.
پیش بینی پاییزی برای قدرت جمعیت در بهار
در شهریور و مهر میتوان قدرت جمعیت بهار را در سال آینده برآورد کرد، برای اینکار با دیدن تعداد زیاد زنبورها در کندو در شهریور و مهر نباید گول خورد چون اینها همه زنبورهای بهاری هستند و بهزودی میمیرند، باید تنها به مقدار تخم و لارو کندوها توجه نمود، اگر تخم و لارو زیاد باشد آن کندو مسلماً در بهار آینده قوی خواهد بود و اگر کم باشند در بهار آینده ضعیف و کم محصول خواهند بود.
نرکشی و تغذیهها
زنبور نر از تخم بارور نشده بهوجود میآید، تخم نر را هم ملکه میتواند بگذارد و هم کارگرها، ملکه معمولاً در مهها بخصوصی از سال یعنی از اسفند تا خرداد تخم نر میگذارد و کارگران حدود 5 هفته پس از بیملکه شدن تخم نر میگذارند. زنبورهای نر برخلاف کارگران مجازند به هر کندویی که مایلاند بروند بدون آنکه سربازها مانع ورودشان گردند. در خرداد و تیر تعداد نرهای هر کندو به حداکثر میرسد تقریباً 500-3000 زنبور نر درهر کندو. تنها کاری که زنبور نر میتوانند انجام دهد جفتگیری با ملکه باکره است. از اواسط مرداد به بعد که کمکم شهد در منطقه کم میشود زنبورهای کارگر از تغذیه زنبورهای نر خودداری کرده و حتی مانع ورودشان به کندو میشوند بهطوری که همۀ زنبورهای نراز گرسنگی جلو سوراخ پرواز کندوها میمیرند و زنبوردارن این کا را نرکشی مینامند.
تغذیهها
تغذیه جمعیتها در جریان سال با اهداف متفاوتی انجام میگیرد که مهمترین آنها عبارتند از :
1 - جبران کمبود عسل موجود در کندو 2- تحرک ملکه به تخمگذاری بیشتر 3- جلوگیری از کم شدن تخمگذاری ملکه 4- تأمین غذای زمستانی
مهمترین تغذیه، تحریکی یا تقویتی در اواخر بهمنماه و کمی پس از باز شدن شکوفهها انجام میگیرد، البته بایستی توجه نمود که در منطقه ما معمولاً در اواسط و اواخر اسفندماه اولین تغذیه تحریکی میدهند، چون هوا سردتر است و نبایستی سرکندو را باز کرد، چون جمعیت در خوشه قرار دارد، اما تغذیه زمستانی برای دو هدف انجام میگیرد : 1- برداشت تمام عسل موجود در کندو و جانشین کردن آن به وسیله شربت شکر 2- جبران کمبود عسل موجود در کندوها به مقداری که جمعیت بتواند با آن پاییز و زمستان را بگذراند. در پاییز شربت را 3 به 2 میدهند یعنی 3 کیلو شکر 2 لیتر آب، اما در فواصل اردیبهشت و خرداد یک به یک میدهند. درضمن شربت پاییزی بایستی با آب ولرم تهیه شود و بهترین زمان برای دادن شربتها عصرها پس از غروب آفتاب است چون به زودی شب شده و امکان غارت به وسیله جمعیتهای قوی وجود نخواهد داشت.
تنگ و زمستانی کردن کندوها
با سرد شدن هوا زنبورها به خوشه رفته بهطوری که شانهای خارجی اغلب خالی و بدون زنبور میگردند. این خود علامتی است برای تنگ کردن کندوها برای زمستان گذرانی. زنبوردار ابتدا نخست به تمیز کردن تمام محفظههای داخلی کندو و برداشتن مومها و برهمومهایی را که زنبورها در جریان سال به کف دیوارهها و سقف کندو چسباندهاند میپردازد، پس از تمیز کردن کامل با در نظر گرفتن قانون زمستانی کردن کندوها آنها را تنگ میکنند. تنگ کردن یعنی برداشتن قابهی اضافی از کندو و کم کردن حجم فضای داخلی آن با این هدف که گرم کردن کندو در زمستان برای زنبورها آسان باشد. قانون زمستانی کردن کندو به این ترتیب است که تمام شانهای پر از زنبور به اضافه یک شان عسل بدون زنبور در سمت راست و یک شان عسل بدون زنبور در سمت چپ، با این حساب اگر زنبورها کندو روی 6 شان نشسته باشند، یعنی جمعیت 6 قاب باشد باید آنرا با 8 شان زمستانی کرد.
شناسنامه زنبورها
برای تهیه شناسنامه زنبورها بایستی ابتدا تمام کندوهای زنبورستان را با رنگ شمارهگذاری کرد، بعد در یک دفتر که هر برگ مختص یک کندو باشد اطلاعات زیر را مینویسیم :
1 – تاریخ بازدید در طول سال 2- آیا کندو ملکه دارد یا نه 3- آیا کندو یا جمعیت ذخیره عسل یا شهد و... دارد یا نه 4- جمعیت تخمریزی دارد یا نه 5- جمعیت فعالیت دارد یا نه 6- جمعیت کندو چند قابه است 7- کندو یا جمعیت از چه دارویی استفاده کرده 8- آیا جمعیت ملایم است یا نه
قانون 40 روزی
هرگاه فرض شود در منطقهای در حدود اردیبهشت گلها و شکوفههای فراوان برای استفاده زنبورها شکوفا خواهند شد، برای اینکه استفاده و بهرهبرداری به حداکثر استفاده برسد، باید جمعیتها را 40 روز قبل بهوسیله تغذیه، تحریک به قویتر شدن کنیم. میدانیم که هر تخم زنبور کارگر که ملکه داخل سلول میگذارد 21 روز زمان نیاز دارد که تبدیل به یک زنبور کامل گردد و 20 روز دیگر زنبور کارگر داخل کندویش کار میکند تا قادر به پرواز و بارآوری و شهدآوری از خارج کندو باشد. با این حساب روزی که ملکه تخم میگذارد 41 روز (تقریبا ً40 روز) بعد از آن تبدیل به یک زنبور شهدآور میشود. پس برای بهرهبرداری بایستی زنبور 40 روز قبل یعنی تقریباً 20 اسفندماه تحریک به قوی شدن نمود. به این قانون 40 روزی میگویند.
تعویض ملکه در بهار و پاییز
تعویض ملکه در دو موقع در زنبورداریها بیشتر از سایر فصلها صورت میگیرد، در بهار و پاییز. سه قاعده مهم وجود دارد که زنبوردار باید آنها را بداند تا در تعویض ملکههایش موفق گردد : 1- جمعیت ملکههای تازه را در فصل شهد و گل راحتتر میپذیرد 2- زنبورهای مسن و قادر به پرواز ملکه تازه را به سختی قبول میکنند چون به بوی ملکه قبلی عادت کرده اما زنبورهای جوان راحتتر ملکه تازه را میپذیرند و به بوی ملکه خو نگرفتهاند 3- از نیمه دوم اسفندماه به بعد هرچه زودتر به جمعیت ملکه داده شود آن را آسانتر قبول میکنند.
الف) تعویض بهاره ملکه
ملکههای پیر (مسنتر از 2 سال) و ضعیف و ناقص را میتوان در فروردین یا حتی در نیمه دوم اسفندماه عوض کرد. در تعویض بهاره پس از برداشتن ملکه پیر از جمعیتش میتوان ملکه را با قفسهملکه به جمعیت معرفی کرد، بعد از 4 روز میتوانید جمعیت را کنترل نمایید که آیا ملکه تازه را قبول کردهاند یا نه. تخمگذاری ملکه نشان دهنده قبول ملکه تازه است. لازم به ذکر است بدانید یک قسمت قفسه ملکه باید با یک خمیر شیرین یا موم مسدود شود. باید قفسه ملکه بین دو قاب زیر سقف کندو طوری قرار دهیم که توری قفسه به سمت کف کندو باشد. زنبورها خمیرشیرین یا موم را میخورند و ملکه را پس از یکی دو روز از قفسه آزاد میکنند. خوبی تعویض ملکه در فصل بهار این است که جمعیت راحتتر آن را قبول میکنند.
ب) تعویض پاییزی ملکه
در پاییز اول باید ملکه کندو را برداشت، به اصطلاح زنبورداران جمعیت را یتیم کرد و 5 روز بعد شاخونها را که روی شانها زدهاند خراب نموده و آنها را دور انداخت. 24 ساعت بعد قابهای کوچک به طول 15 سانتیمتر را در نقطهای از شان که تنها سلولهای سربسته کارگران وجود دارد فرو میبرند و ملکه جفتگیری کرده را با دست زیر قاب قرار میدهند. از راه سوراخ توری زنبورها میتوانند غذا را به ملکه برسانند. پس از یکی در روز لاروهای سربسته تبدیل به زنبور کامل گشته و خودشان را به اطراف ملکه میرسانند و ملکه را تغذیه میکنند بدین ترتیب ملکه را قبول میکنند. پس از مدت کوتاهی (2 تا 3 روز) زنبورها موم را از زیر قفسه سوراخ کرده و خودشان را به ملکه میرسانند، درنتیجه تمام جمعیت ملکه را قبول میکند.
قواعد جابهجا کردن کندوها
بهطور کلی زنبوردار بایستی این را بداند که انتقال کندو از محلی به محل دیگر تنها در صورتی مجاز است که فاصله مستقیم بین این دو محل کندو حداقل 10 کیلومتر باشد زیرا شعاع پرواز زنبور عسل 4 تا 5 کیلومتر است و زنبورها به محل قبلی خود باز میگردند.
چگونگی عملیات برداشت
معمولاً فصل برداشت برای زنبورداری که در طول یک سال یک برداشت انجام میدهد در مناطق مختلف فرق میکند، اما در منطقه ما تقریباً از اواسط مرداد شروع میشود و تا اواخر مرداد بایستی برداشت کرد. برای برداشت حداقل سه نفر نیاز است. یک نفر باید خود زنبوردار باشد و روی کندویی که باید برداشت شود ایستاده و شانهایی را که برداشت میکند خوب برس کشیده و یک نفر دیگر که بین کندوی برداشت و طبق یا صندوق ذخیره قرار دارد تحویل میدهد و این شخص شانها را تحویل نفر دیگری که روی طبق یا صندوق ذخیر برای حمل ایستاده و روی طبقها ملحفهای سفید یا غیر قرمز و سیاه قرار داده تحویل میدهد و این ملحفه را روی آنها میکشد. نباید فاصله کندوهای برداشت و محل جمعآوری و ذخیره زیاد باشد، چون کارگرها خسته خواهند شد و نباید زیاد نزدیک باشد چون زنبورها نمیگذارند که کار کنیم.
طرز کار با دستگاه اکستراکتور
دستگاه اکستراکتور، وسیلهای است که عسل را از شان و موم جدا میکند. اکستراکتور در دو نوع دستی و برقی وجود دارد، و معمولاً اکستراکتورهای دستی 4 شان ظرفیت دارند. ابتدا باید به وسیلۀ یک چنگال مخصوص سر سلول یا حجرهها را باز کرد، چون تخلیۀ عسل از حجرهها به وسیلۀ نیروی گریز از مرکز است. هر سلول که سرش بسته باشد عسل آن خارج نخواهد شد. باید سعی شود شانهای هم وزن روبهروی هم قرار گیرند. سعی شود حرکات دستگاه زیاد نباشد و حدالمقدور در جای گرم کار کنیم تا عسل راحتتر تخلیه شود. برای تخلیه هر طرف شان تقریباً 40 ثانیه کافی است. بعد از اتمام یک طرف از شانها، آن را برعکس کرده تا طرف دیگر آنها هم تخلیه شود. توجه کنید شانهایی که گرده و تخمریزی دارند را به اکستراکتور ندهیم و اگر هم دادیم سر سلولهای آنها را باز نکنیم.
موم دار کردن شانهای خالی
برای این کار یک شان سیمکشی شده، مومدوز، تخته مومدوز و یک برگ موم نیاز است و معمولاً شانها دو سیم دارند. برگه موم را یک در میان بین سیمها رد میکنیم، بعد روی تختهمومدوز قرار داده و با مومدوز روی سیمها خط میکشیم، که سیم در موم جایگیرد و موم نیفتد. در ضمن توجه کنید که با موم دوز روی شانها زیاد فشار وارد نکنیم چون موم را پاره کرده و سخت میچسبد.
بیماری لوک در زنبور عسل
بیماری لوک در زنبور عسل به دو صورت زیر دیده میشود :
الف) لوك آمریكائی
این بیماری خسارات زیادی رابه زنبوران وارد میسازد و نه تنها منجر به نابودی یك كلنی شده بلكه همه زنبورستان را نابود مینماید. این بیماری فصلی نبوده و در هر فصلی رخ میدهد. عامل بیماری نوعی باسیل بنام Bacillus Larvae است كه لاروها و شفیرههای زنبور کارگر تنها میزبان این باسیل میباشند ضمناً این باسیل اسپور بسیار مقاومی دارد.
انتقال بیماری
آلودگی از طریق غذای آلوده به اسپور بیماری به لاروهای سالم منتقل میشود. اغلب ناقلان، زنبورهای جوان پرستار یا زنبورهایی که حجرهها را تمیز نموده و لاشه تلف شدهها را به خارج از کندو منتقل میکنند می باشند. در معده لارو زنبور اسپور تبدیل به باسیل میشود که این باسیل تولید مثل کرده و لارو را بیمار میکند. این ارگانیزم به لارو زنبور حمله میبرد ولارو را پس از پوشانیده شدن سلول با موم در مرحله پیش شفیرگی از بین میبرد.
سرعت انتشار بیماری
سرعت انتشار بیماری متناسب با کمی و زیادی مردگان لاروها میباشد و وقتی که بیماری عمومیت پیدا کرد و لاروهای مرده زیاد شدند دیگر زنبورها از بیرون کشیدن آنها صرف نظر کرده و از طرفی چون بر جمعیت کندو افزوده نمیشود کندو ضعیف شده و از بین میرود.
اسپر بیماری در مقابل نور آفتاب، خشکی، حرارت، سردی و ضدعفونیهای عادی و عمل ضدعفونی عسل بسیار مقاوم است.
علائم بیماری
در اثرآلودگی، لاروها در مرحله پیش شفیرهای مرده، به رنگ قهوهای درآمده و در نهایت خشك میشوند و به صورت یك پوسته در میآیند كه حذف آنها ازسطح شانها كار مشكلی است. معمولا در این بیماری پوشش محدب سلولها فرو رفته شده وپس از پیشرفت بیماری سوراخ میگردد. یکی دیگر از علائم مشخصه این بیماری بوی سیریشم ماهی است که از سلول آلوده به مشام میرسد. این بو ممکن است تا یک متری کندویی که درب آنرا برداشتهاند استشمام شود. وقتی چوب كبریتی درون سلول حاوی شفیره فاسد شده وارد شود این شفیره به میزان چند سانتی متر چون ماده لزجی كش میآید.
نحوه برخورد
مؤثرترین شیوه مبارزه ۱- استفاده کردن از آنتی بیوتیکها تا حد امکان کمتر مثل سدیم سولفا تیازول و ترا مایسین ۲- در آخر اگر کندوی ما به عامل بیماری مبتلا شد سوزاندن کندوی مبتلا با زنبورها و تمام محتویات داخلش اعم از موم، عسل و... موثرترین راه ممکنه است چون در غیر این صورت خطر ابتلا دیگر کندوهای ما نیز میرود.
ب) لوك اروپایی
این بیماری عفونی ناشی از نوعی باكتری بنام Bacillus Alvei است البته این باکتری مانند لوک آمریکایی تولید اسپر نمینماید. این باسیل تنها عامل بیماری نیست بلکه یک عامل ثانوی یا کمکی برای تولید این بیماری بنام Bacillus Pluton شناخته شده است كه این باکتری هم تولید اسپر نمینماید.
علائم بیماری
علائم این بیماری برعکس لوک آمریکایی بسیار متغیر است زیرا لاروها در سنین مختلفی میمیرند. نامنظمی علائم با شدت بیماری و طول زمان آلودگی بستگی زیاد دارد. با پیشرفت بیماری سلولهای باز کندو که باید خالی و یا دارای تخم و یا لارو سالم و مریض باشند بطور پراکنده و نامنظم بین سلولهای بسته قرار دارد.
تعداد زیادی از لاروها در این بیماری در صورتی که هنوز به شکل حلقه در ته حجره بدون درب قرار دارند مردهاند بعضی در فاصله سه روزگی که از تفریخ تخم میگذرد مرده ولی اکثرا در فاصله بین سه روزگی و روزهایی که درب حجرهها بسته میشوند میمیرند یعنی در موقعیکه لاروها زیاد تغذیه میشوند.
حلقه شدن ته سلول و نامنظم بودن زمان مرگ لاروها نسبت به سنشان این بیماری را از بیماری لوک آمریکایی مشخص مینماید.
اولین نشانه این بیماری این است که لاروهای بیمار چاقی و براقی و رنگ سفید زنده کرم سالم را از دست داده و بهرنگ سفید بیروحی در میآیند و نزدیک به مرگ لارو به رنگ زرد روشن در میآید، ممکن است لاروهای مبتلا حرکات غیر طبیعی از خود نشان دهند و این حرکات سبب میشود که شکل غیر طبیعی در سلول پیدا کنند.
ممکن است در طول پشت کرم رنگ سفید خاکستری تیره یا سفید قهوهای تیره مشاهده شود علت آن وجود تعداد زیاد باکتری میباشد. در این توده که شکل باسیل پلوتن دیده شده و فرم دیگر باکتری موجود نیست، اول لارو حلقه شده و سپس پوسیدگی شروع و رنگ آنهم از زرد به قهوهای خاکستری تبدیل شده و نیم شفافیت خود را از دست میدهد، رنگ زرد همزمان با آب شدن و پهن شدن هیکل لارو میباشد، این خاصیت اختصاص به این بیماری دارد.
وقتی که لاشه کرم در سلول خشک شد لولههای تنفسی بهعلت اینکه مواد تجزیه شده بدن کرم دور آن جمع شده برجستگی پیدا میکند و بالاخره بقایای لارو بهرنگ زرد قهوهای یا خاکستری قهوهای بوده و با شکل نا منظم بهدیواره پایین سلول باقی میماند (اگر قبل از مرگ بشکل منظم در نیامده باشد) بقایای لاشه کرم هرگز به دیواره سلول نمیچسبد و کارگر برای تمیز کردن حجرات به آسانی میتوانند تعداد زیادی از آنها را از سلول خارج نمایند.
بوی این بیماری در دورههای اول بیماری بوی ترشیدگی کپک زدگی میباشد ولی موقعی که مواد لاروها به فرم طناب در میآید بوی گوشت گندیده که خیلی زننده میباشد به مشام میرسد.
مطلب دیگر اینکه لاروهای ملکه و نرها هم به این مبتلا میشوند در صورتی که در لوک آمریکایی اینچنین نیست.
نوزما NOSEMA
بدترین و ناراحت كنندهترین بیماری در مناطق مرطوب است و یا در هنگامی از سال كه رطوبت بالاست یعنی اواخر زمستان و اوایل بهار اشاعه فراوان دارد. بیماری به شدت مسری است و زنبورها را به شدت ضعیف كرده و در حالت شدت همه انها را از بین میبرد.
علائم بیماری
زنبورهای بیمار با پرهای لرزان جلو كندو و یا كمی دورتر افتاده و ناگاه میمیرند، بیماری مرگ و میر زنبورها را در داخل كندو افزایش میدهد. با ضعف در پاییز و یا در اوایل بهار باید به نوزما مشكوك شد. جمعیت بیماربه سرعت ضعیف میشوند كندوهایی كه در پاییز مبتلا میشوند زمستان را طاقت نیاورده و میمیرند و اگر بتوانند زمستان را پشت سر بگذارند در بهار آینده قادر به جمع آوری محصول نبوده و در تابستان هم قوی نمیشوند.
در اطراف سوراخ پرواز جمعیتهای بیمار لكههای زیادی دیده میشود كه در واقع مدفوع خشك شده زنبورهای مریض است كه بهحالت اسهالی از خود دفع كردهاند. در هنگام شدت بیماری لكهها در داخل كندو و در روی كادرها نیز دیده میشود و لكههای مذكور دارای بوی ناخوشایندی میباشند.
عامل بیماری
میكروبی به نام NOSEMA APIS كه در داخل سلولهای جدار رودههای زنبور رشد كرده و آنها را به اسهال مبتلا میسازد.
راه انتقال بیماری
انتقال به وسیله آب و مدفوع زنبورهای بیمار و یا غذاهای آلوده به اسپور نوزما و همچنین بوسیله زنبورهای نر كه مجازند به تمام كندوها رفت و آمد كنند انجام میگیرد.
جمعیتهای ضعیف و كم زنبور زود و به راحتی به این بیماری مبتلا میشوند.
لارو زنبورها هرگز به این بیماری مبتلا نمیشوند و فقط زمانی میتوانند به این بیماری مبتلا شوند كه زنبورها كامل شدند.
طرز تشخیص بیماری
با دو انگشت یك دست سینه زنبور را گرفته و با دو انگشت دست دیگر شكمش را بكشید به طوری كه در اثر كشیدن رودههایش از بدن خارج گردند. رنگ قهوهای یا كمی قرمز رنگ رودهها دلیل بر سلامتی آنها بوده و رنگ سفید شیری آنها دلیل بر مبتلا بودنشان میباشد. وجود زنبورهایی كه قادر به پرواز نیستند در نزدیكی سوراخ پرواز میتواند دلیل بر وجود این بیماری در كندو و یا زنبورستان باشد.
پیشگیری
بهترین راه پیشگیری قوی نگه داشتن جمعیت است. جمعیتهایی كه در پاییز بد تغذیه گردند و یا اصلاً تغذیه نگردند اگر در طول زمستان از گرسنگی نمیرند در اوائل بهار اغلب بیمار میگردند. بنابراین جمعیتها همیشه باید:
1- به اندازه كافی ذخیره عسلی داشته باشند.
2- به اندازه كافی گرده گل در داخل قابها ذخیره كرده باشند.
3- در هر یك از فصول سال اگر كمبود مواد غذایی در داخل كندو مشاهده شد بایستی فوراً به جمعیت به اندازه كافی عسل رسانید.
4- سالانه دو بار، یك بار در اوایل پاییز و یكبار در اوایل بهار هنگام تغذیه جمعیتها باید مقداری داروی NOSEMACK به منظور پیشگیری به شربت افزود و به آنها خوراند.
معالجه بیماری
1- شروع به تغذیه جمعیت با عسل نموده و در داخل غذای آنها مقداری داروی مداوا كننده بر ضد همین بیماری مثل FUMIDIL-B و یا NOSEMACK میریزیم. این كار بایستی به محض آگاه شدن از وجود بیماری انجام گیرد. بهترین وقت برای این كار پاییز و مخصوصاً فروردین ماه است. پاییز برای پیشگیری و فروردین برای معالجه.
2- در صورتی كه جمعیت هنوز قوی باشد باید فوری از آن بچه گرفت و بدینوسیله زنبورهای جوان را از پیرها جدا كرد. چون لاروها و زنبورهای جوان معمولاً مبتلا نمیشوند و فقط زنبورهای پیر كه زمستان را در كندو گذراندهاند نوزما میگیرند. با جدا كردن پیرها از جوانها به كمك بچه مصنوعی عملاً زنبورهای بیمار را از زنبورهای سالم جدا كرده و آنها را نجات داده ایم.
"هست را اگر قدر ندانیم می شود بود"